خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: مجالس عزاداری سیدالشهدا (ع) در طول تاریخ کارکردها و تأثیرات به سزایی داشته است از جمله اینکه سبب انسجام بخشی به شیعیان در ادوار مختلف تاریخ بوده و نهضت های بزرگ تاریخ از جمله انقلاب اسلامی از بستر همین مجالس عزاداری به ثمر نشسته است.
اما این سوال مطرح است که آیا مجالس عزاداری به صورتی که امروز شاهد آن هستیم مورد تأکید اهل بیت (ع) بوده است و ائمه ما بر اهمیت آن اشاره ای داشته اند؟ مثلاً یکی از سوالات مطرح در این زمینه رسمی است که از دیرباز در مورد عزاداری دهه اول محرم بوده است. آیا اهل بیت تأکیدی بر عزاداری دهه اول محرم داشته اند؟ در حالی که اصل مصیبت وارده بر سیدالشهدا و خانواده آن حضرت پس از عاشورا بوده است.
به مناسبت طلیعه محرم مروری بر اهمیت مجالس عزاداری از منظر اهل بیت خواهیم داشت. حاج علی قربانی مداح اهل بیت و کارشناس دینی و همچنین حجت الاسلام سیدعبدالحمید شهاب سخنران هیئات مذهبی به سوالات مهر در این مورد پاسخ داده اند.
چرا دهه اول خاص است؟
حاج علی قربانی در مورد عزاداری دهه اول محرم گفت: بعضیها میگویند که اصل مصیبت از روز عاشورا و شب یازدهم شروع میشود، لذا اصرار دارند دهه دوم مجلس بگیرند و توقع هم دارند که مجلس دهه دوم، سوم، و یا ماه صفر که ایام عزای آل بیت است، مجالس نسبت به دهه اول باشکوه تر هم برگزار شود.
وی ادامه داد: اما این حرف درست نیست، چون این مسائل اعتباری نیست که مثلاً همانگونه که یک روز را به نام روز کارگر، روز معلم و... نامگذاری می کنند، برای اقامه عزای امام حسین(ع) نیز یک روز در نظر گرفته شود. شاید اکثراً هم نظرشان همین باشد که میگویند بعد از دهه اول مصیبت تازه شروع میشود، اما اصل ماجرا دهه اول است. درست است که بعد از دهه اول مصیبت شروع میشود، اما آن چیزی که باعث شده مجالس، روضهها و شور و حال دهه اول رونق پیدا کند مربوط به عالم تکوین است و اصلاً مربوط به اعتباریات ما نیست.
روایت حضرت ثامن الحجج سلام الله علیه در احوالات پدر بزرگوارشان حضرت موسی بن جعفر که فرمودند: در این دهه اول یعنی از روز اول ماه محرم «لایری ضاحکا» کسی خنده امام موسی بن جعفر را نمیدید
وی افزود: روایاتی که در مورد احوالات معصومین سلام الله علیهم اجمعین وجود دارد، به خصوص بر دهه اول تأکید شده است. روایت حضرت ثامن الحجج سلام الله علیه در احوالات پدر بزرگوارشان حضرت موسی بن جعفر(ع) وارد شده که فرمودند: در این دهه اول یعنی از روز اول ماه محرم «لایری ضاحکا» کسی خنده امام موسی بن جعفر(ع) را نمیدید. در مورد خود حضرت علی بن موسی الرضاء سلام الله علیه هم همین طور است که وقتی ریّان بن شبیب خدمت امام رضا رسید، حضرت فرموند امروز چه روزی است؟ گفت امروز روز اول محرم است. حضرت فرمودند که امروز روزه ای؟ گفت نه آقا. حضرت فرمودند امروز روزی است که دعای جناب زکریا سلام الله علیه به اجابت رسید. بعد از آن ماجرا که جبرائیل بر زکریا نازل شد و آن حروف خاص را که در ابتدای سوره مریم آمده کاف یاء عین صاد برای او خواند، وقتی که زکریا سوال کرد که این حروف چه حروفی است؟ فرمود که کاف یعنی کربلا و.... لذا جناب زکریا خیلی گریه کرد. در روایت دارد زکریا و همسرش سه روز در مسجد ماندند و مسجد را هم بستند و کسی را راه ندادند و سه روز فقط این زن و شوهر برای امام حسین گریه میکردند.
این کارشناس دینی ادامه داد: احوالاتی که در مورد معصومین در روایات آمده است، مربوط به روز اول محرم و دهه اول محرم می شود. اگرچه کل سال جا دارد که بر حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه اقامه عزا شود و مجلس گرفته شود، اما حال و سوز و گداز دهه اول منحصر به فرد است. دلیل این امر هم این است که وقتی قلب ولی خدا، حضرت صاحب الزمان در این ساعات و در این لحظات مکدر و گرفته میشود، تکویناً همه عالم متأثر میشوند. چون همه عالم، اعم از عالم تکوین وابسته به حجت خداست. در مورد روز عاشورا فرمودند که در آن لحظات خاصی که حضرت در گودی قتلگاه بودند، اوضاع آسمانها بهم ریخت و باد مخالف وزید. یا در زیارت امام حسین(ع) در ماه رجب آمده است که سلام بر آن آقایی که آسمانها و زمین و آن چیزهایی که در بین آسمان و زمین است، اهل بهشت، اهل جهنم، هرچیزی که دیده میشود و هرچه دیده نمیشود بر او گریه کردند.
حاج علی قربانی گفت: در زیارت مطلقه امام حسین(ع) که در مفاتیح هست میفرماید جهنم هم برای شما گریه کرد. لذا این مربوط به عالم تکوین است چون امام حسین حجت خداست. هیچ فیضی در این عالم حاصل و نازل نمیشود الا به واسطه حجت خدا.
اهمیت مجلس روضه
حضرت علی بن موسی الرضا سلام الله علیه میفرمایند «یا بن شبیب ان هذه المجالس افضل من روضه المبارکه و الحرم مطهر» با توجه به روایاتی که در مورد فضائل کربلا و زیارت کربلا و خاک کربلا و... آمده است، این روایت برای ما قدری عجیب است. اگر واقعا مجلس، مجلس توسل باشد شرافت آن از عرش هم بالاتر است
وی در پاسخ به این سوال که این مجالس روضه در دیدگاه اهل بیت چه اهمیتی دارد، گفت: روایتی در جلد ۲ صفحه ۱۲۸ کتاب شریف باب السلام از جناب محدث نوری، استاد شیخ عباس قمی، آمده است که حضرت علی بن موسی الرضا سلام الله علیه میفرمایند «یا بن شبیب ان هذه المجالس افضل من روضه المبارکه و الحرم مطهر» با توجه به روایاتی که در مورد فضائل کربلا و زیارت کربلا و خاک کربلا و... آمده است، این روایت برای ما قدری عجیب است. میفرماید مجالسی که در آن ذکر فضایل حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه و حضرات معصوم سلام الله علیهم اجمعین میشود، «افضل من روضه مبارکه و الحرم مطهر». اگر واقعا مجلس، مجلس توسل باشد شرافت آن از عرش هم بالاتر است.
حجت الاسلام عبدالحمید شهاب نیز در مورد اهمیت هیئات مذهبی گفت: برای اینکه یک تعریف صحیح از هیأت و نقش آن در اهداف مکتب حسینی را بیان کنیم میتوان از این سخن امام رضا(ع) بهره بگیریم که فرمودند: «مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیَی فیه أمْرُنا، لم یَمُتْ قَلبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ القُلُوبُ» شما مجالس ما اهل بیت را احیا کنید، آنهم احیای امر ما، که وقتی سوال شد منظور از احیای امر چیست، فرمودند اقوال و افعال ماست یعنی سیره و سنت ما را احیا کنید، قلبتان احیا میشود. قبل از آنی که آن روزی برسد که قلبها همه مرده است و در آلودگی است.
وی ادامه داد: پس هیأت باید سبب احیای قلوب شود تا معارف دین پذیرش شود. مقام معظم رهبری فرمودند: بهترین دانشگاه تربیتی اهل بیت(ع) همین هیأتها و روضههاست. یعنی در همین هیأتها نقش تربیت و محکمسازی قلوب مومنین آشکار میشود. بنابراین هیأت باید به دنبال احیا امر اهل بیت باشد، تا قلب را از مردگی خارج کند. پس اولین حرکت بهینهسازی فضای هیأتها برای احیای قلوب است. وقتی حیات قلب حاصل شود، قطعاً حیات عمل نیز حاصل خواهد شد. وقتی معارف اهل بیت شنیده شود، آرام آرام ذهن از جمود خود و قلب از قسوت خود خارج میشود و لطافت و طراوت پیدا میکند و این طراوت را به دیگران منتقل میکند. لذا عناصر موجود در هیئت میتوانند این نقش احیای قلوب را در پذیرش فرهنگ اهل بیت ایفا کنند.
وی افزود: دعبل خزاعی میگوید در ایام محرم خدمت امام رضا(ع) رسیدم: «فَرَأَیْتُهُ جَالِساً جِلْسَهَ الْحَزِینِالْکَئِیبِ وَ أَصْحَابُهُ مِنْ حَوْلِهِ» و خدمت امام رضا(ع) نشستم در حالی که شدت حزن کاری کرده بود که نفس حضرت شکسته شکسته میآمد و حالت هق هق داشت. «فَلَمَّا رَآنِی مُقْبِلًا قَالَ مَرْحَباً بِکَ یَا دِعْبِلُ مَرْحَباً بِنَاصِرِنَا بِیَدِهِ وَ لِسَانِهِ ثُمَّ إِنَّهُ وَسَّعَ لِی فِی مَجْلِسِهِ وَ أَجْلَسَنِی إِلَی جَانِبِهِ» مجلس را طوری ترتیب دادند که مرا کنار خود نشاندند. اولاً این نشان میدهد سیره امامان ما این بوده است که مجالس حسینی مجالس حزن است. یعنی فرهنگ محرم، فرهنگ حزن و بکاء است. این حزن و بکاء تولید معرفت میکند و به تعبیری این پیام را دارد که مجالس حسینی، مجالسی است برای این که مردم بفهمند ما در مقام دوستی اهل بیت احساس رأفت قلوب داریم و هرگز در مصیبتشان شاد نیستیم. پس این خود یک ضرورت است و تشکیل مجلس حسینی معرفت زا است.
وی ادامه داد: امام به دعبل میفرماید: «مَرْحَباً بِنَاصِرِنَا» یعنی همین که در مجلس ما شرکت کنی، به هر شکلی، با سینهزدن، با حنجره یا با صدا، ما را یاری و نصرت میکنی. در زیارت جامعه میخوانیم «و نصرتی معده لکم» که آماده بودن شیعه برای نصرت اهل بیت بیان شده است. یاری عملی در جبهه فرهنگی، مبارزه با استکبار، ظلمستیزی برگرفته از فرهنگ امام حسین(ع) است.
یکی از اهداف تشکیل مجالس حسینی همین نصرتطلبی است که اعلام میکنیم ما «ناصراً بالحسین» هستیم. حال گاهی بصورت معرفتی و گاهی با ریختن اشک این یاری صورت میگیرد
حجت الاسلام شهاب گفت: لذا یکی از اهداف تشکیل مجالس حسینی همین نصرتطلبی است که اعلام میکنیم ما «ناصراً بالحسین» هستیم. حال گاهی به صورت معرفتی و گاهی با ریختن اشک این یاری صورت میگیرد. حال بعضی از اندیشههای سکولار این امر را کهنه میخوانند که اینطور نیست و هر لحظه آن طراوت است. به تعبیری این نصرت یک نصرت معنوی است. بنابراین تشکیل این جلسات تأثیر معنوی و معرفتی با شئون و شقوق مختلف خود را خواهد گذاشت.
وی ادامه داد: مقام معظم رهبری فرمودند هیأت مطلوب باید دو شاخصه داشته باشد یکی معرفتافزایی و دیگری بصیرتافزایی.
این کارشناس دینی گفت: بنابراین هیأت مطلوبی که شالوده و اساسش بر این اصول بنا شده باشد با گناه سنخیتی ندارد. یعنی هیأت مطلوب اهل بیت با زشتی و گناه جمع نخواهد شد. اگر هیأت آن دو ویژگی را داشته باشد گناه هم کمرنگ و حذف خواهد شد. ما معتقدیم که هیأتهای ما قدرت تطهیر دارند چون ما داریم بندگی خدا را میکنیم، عبد وقتی در مسیر عبودیت قدم گذاشت اول تجلی این بندگی از ناحیه رب به حکم فیض رحمانی طهارت است. طهارت هم با نجاست قابلیت جمع ندارد.
وی در پایان اظهار داشت: شخص «حر» اهل خطا و یزیدی مسلک بود ولی وقتی در بستر بصیرت و تحت شعاع هدایت اهل بیت قرار گرفت یک بصیرت اخلاقی از خودش نشان داد. عیب را شناخت و خودش را اصلاح کرد و جانش را در راه خدا داد. پس اگر روی این دو عنصر کار کنیم به هیأت مطلوب خواهیم رسید.
نظر شما